بازنشستگان در شوک درمان؛ قرارداد تازه چه فایده دارد؟
به گزارش خبرمحور به نقل از ایلنا، تمدید دقیقه نود قرارداد بیمه تکمیلی بازنشستگان تأمین اجتماعی امسال هم تکرار شد؛ اتفاقی که اگرچه مانع توقف کامل ارائه خدمات درمانی شد، اما بار دیگر خاطره سالهایی را زنده کرد که بازنشستگان با وجود پرداخت حق بیمه، عملاً پشت در بیمارستانها و مراکز درمانی رها میشدند و ماهها در انتظار بازپرداخت خسارت باقی میماندند. بیمه اتیسازان حافظ این بار نیز درست در آستانه پایان مهلت، قرارداد جدیدی را امضا کرد، اما سوال اصلی بازنشستگان این است: «آیا این قرارداد جدید، کیفیت خدمات و سرعت پرداخت هزینههای درمانی را بهتر میکند یا فقط ادامه همان روند فرسایشی سالهای گذشته است؟»
بازنشستگان تامين اجتماعي که سهم قابل توجهی از درآمدشان صرف درمان، دارو، بستری و مراقبتهای دورهای میشود، اين روزها با نگرانی مضاعف به سر میبرند؛ زیرا هزینههای سلامت به شکلی افسارگسیخته رشد کرده و بیمه تکمیلی موجود نهتنها پوشش کافی ندارد، بلکه پرداخت خسارتها نیز گاهی 6 تا 7 ماه به تعویق میافتد. همین اوضاع سبب شده بسیاری از بازنشستگان ناچار شوند جراحیهای ضروری را به تعویق بیندازند؛ تعویقی که گاه به پیشرفت بیماری، افزایش هزینه درمان و حتی مرگ بیمار ختم میشود.

پوشش ناقص و تاخير طولاني؛ بزرگترين گلایه بازنشستگان
زهرا درویشی، بازرس کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی شیراز، در گفتگویی جدید یکی از جدیترین مشکلات موجود را «پوشش ناقص بیمه تکمیلی» دانسته و تاکید میکند که این بیمه در سالهای اخیر «عملاً کمک چندانی به بازنشستگان نکرده است.»
به گفته او بسیاری از بازنشستگان ماهها در انتظار پرداخت خسارت درمانی میمانند و حتی پس از این مدت، بازپرداختها کامل نبوده و بخش زیادی از هزینه از جیب فرد پرداخت میشود. این موضوع باعث شده فشار روانی و مالی زیادی بر خانوادههای بازنشستگان وارد شود.
به گفته درویشی، بسیاری از بازنشستگان به دلیل نداشتن توان مالی، عملهای ضروری را عقب میاندازند. این روند در مواردی باعث وخیمتر شدن وضعیت جسمی، افزایش احتمال بستری و حتی فوت افراد شده است.
او تأکید میکند که این وضعیت «بحران درمان» را در میان بازنشستگان تامين اجتماعي به سطحی بیسابقه رسانده و رسیدگی فوری را ضروری کرده است.

کمبود منابع و ناتواني تامين اجتماعي در ارائه خدمات موثر
درویشی در ادامه با اشاره به وضعیت مالی سازمان تأمین اجتماعی توضیح میدهد که منابع این سازمان به دلیل سالها بدمدیریتی و بدهی گسترده دولتها، بسیار کمتر از مخارج واقعی آن است.
به همین دلیل، سازمان توان پیشبرد بیمه تکمیلی کارآمد را ندارد و مجبور است به سمت «درمان مستقیم» حرکت کند؛ درمانی که طبق قانون وظیفه ذاتی تأمین اجتماعی است اما زیرساخت آن سالهاست توسعه نیافته است.
تنها یک بیمارستان ملکی در شیراز، درمانگاههای محدود و کمبود شدید امکانات باعث شده مراجعات بازنشستگان انبوه و صفهای انتظار طولانی شود. برای نمونه برخی جراحیها در بیمارستان ملکی شیراز تا چند سال نوبتدهی دارند. این در حالی است که جمعیت بازنشستگان روزبهروز افزایش یافته اما توسعه مراکز درمانی ملکی تقریباً متوقف شده است.
درویشی تاکید میکند که اگر طی دو تا سه دهه گذشته دولتها بخشی از منابع عمومی یا حتی بخشی از یارانهها را صرف توسعه بیمارستانهای ملکی میکردند، امروز بازنشستگان میتوانستند با هزینهای بسیار کمتر، درمانی باکیفیت دریافت کنند.
او میگوید: «بازنشستگان تامین اجتماعی مانند بازنشستگان کشوری و لشکری باید از خدمات درمانی متکی بر منابع عمومی بهرهمند شوند. آنها از جیب خود و از محل مالیات کشور به اقتصاد کمک میکنند و مستحق این خدمات هستند.»
برداشت از منابع تامين اجتماعي؛ زخمي که هرگز ترميم نشد
یکی دیگر از محورهای انتقادی درویشی، عملکرد دولتها در سه دهه اخیر است. به گفته او در دوران جنگ، تحریم و کرونا بارها از منابع تأمین اجتماعی برداشت شده است؛ برداشتهایی که قرار بود بازگردانده شود اما هرگز به صورت کامل بازنگشت.
بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی اکنون به یکی از بزرگترین چالشهای ساختاری این سازمان تبدیل شده و همین موضوع باعث شده تامين اجتماعي در بسیاری از تعهدات خود، از جمله بیمه تکمیلی، دچار مشکل شود.
اگر این بدهیها با سود واقعی و در زمان مناسب بازپرداخت شده بود، سازمان میتوانست امروز یکی از قدرتمندترین نهادهای مالی کشور باشد و شبکهای گسترده از بیمارستانهای ملکی را توسعه دهد.
درویشی از این وضعیت چنین نتیجه میگیرد: «اگر مدیریت درست، شفاف و دلسوزانه در این سالها وجود داشت، امروز سازمان تأمین اجتماعی میتوانست بهترین خدمات درمانی را برای بازنشستگان تامين کند. اما در حال حاضر حتی مراجعه به بسیاری از مراکز درمانی نیز برای بازنشستگان ممکن نیست.»
راهکار پیشنهادی؛ قرارداد مستقیم با تمام مراکز درمانی
یکی از پیشنهادهای مهمی که درویشی مطرح میکند، انعقاد قرارداد مستقیم سازمان تأمین اجتماعی با تمامی بیمارستانهای دولتی و خصوصی است.
به گفته او اگر چنین شبکهای ایجاد شود، هر بازنشسته میتواند بدون دغدغه و بدون پرداخت هزینههای سنگین از نزدیکترین مرکز درمانی خدمات دریافت کند. این راهکار علاوهبر کاهش صفها و فشار بر بیمارستانهای ملکی، امکان درمان بهموقع را فراهم میکند و از خسارات ناشی از تاخیر جلوگیری خواهد کرد.
او تأکید میکند که بازنشستگان با مشکلات متعددی مانند فشار معیشتی، هزینههای سنگین درمان، نبود بیمه تکمیلی موثر و تبعیض میان دستگاهها مواجهاند.
در حالی که بازنشستگان کشوری و لشکری تحت پوشش درمانی مبتنی بر منابع عمومی هستند، بازنشستگان تأمین اجتماعی مجبورند بخش زیادی از درمان را از جیب خود پرداخت کنند.
این تبعیض ساختاری باعث شده که نارضایتی اجتماعی افزایش یابد و اعتماد بازنشستگان به سیستم بیمهای کشور تضعیف شود.
جمع بندی کوتاه
تمدید دقیقه نود بیمه تکمیلی بازنشستگان گرچه از توقف خدمات جلوگیری کرد، اما مشکلات اصلی همچنان پابرجاست: پوشش ناکافی، تاخیر طولانی پرداخت خسارت، کمبود زیرساخت درمانی و بدهیهای سنگین دولت. بازنشستگان همچنان انتظار دارند قرارداد جدید تغییری واقعی ایجاد کند، نه اینکه فقط ادامه همان چرخه فرسایشی سالهای گذشته باشد.
هیچ نظر! یکی از اولین.