
مرگ زلیخا و راز پنهان مقبره همسر حضرت یوسف
نام زلیخا در تاریخ با عشق جاودانهاش به حضرت یوسف(ع) گره خورده است. او همسر عزیز مصر بود و داستان شیفتگیاش در قرآن کریم، سوره یوسف، به شکلی زیبا روایت شده است. زلیخا با همهی قدرت و ثروت، دل در گروی غلامی نهاد که به زیبایی، تقوا و ایمان شهره بود.
اما هنگامی که یوسف از وسوسههای او رویگردان شد، زلیخا در نهایت پشیمان گشت و سالها بعد توبه کرد. روایتهای متعدد اسلامی و تفسیری میگویند خداوند توبهاش را پذیرفت و به دعای یوسف دوباره جوانیاش بازگشت.
در برخی منابع آمده است که یوسف و زلیخا پس از این واقعه ازدواج کردند و صاحب دو فرزند به نامهای «افرایم بن یوسف» و «منشا بن یوسف» شدند. عشق زمینی زلیخا، در نهایت با ایمان و توبه به عشقی الهی تبدیل شد و همین موضوع سبب شد که در میان اقوام مصر به پاکدامنی و پارسایی شهرت یابد.
راز مرگ زلیخا؛ مرگ طبیعی یا قتل پنهان؟
اما پرسش مهمی که در منابع تاریخی مطرح است، این است که زلیخا چگونه مرد؟ آیا به مرگ طبیعی درگذشت یا قربانی دسیسهای شد؟

تصاویر منتسب به زلیخا واقعی
روایات کهن میگویند یوسف پس از سالها فرمانروایی در مصر، هنگامی که پدرش حضرت یعقوب(ع) از دنیا رفت، دیگر هرگز بر تخت پادشاهی ننشست. او روزهای پایانی عمرش را در کنار رود نیل به عبادت گذراند. شبی پدر و جدش را در خواب دید که وعدهی دیدار سه روزه را به او دادند. پس از سه روز، ملکالموت نزد یوسف آمد و جان پاکش را ستاند.
خبر مرگ یوسف، زلیخا را درهم شکست. او با شنیدن این خبر، با چشمانی اشکبار بر سر مزار همسرش رفت، تابوت او را در آغوش گرفت و فریاد زد:
«ای یوسف! چگونه بیخبر مرا رها کردی و رفتی؟»
روایت است که سه شبانهروز در غم یوسف بیهوش افتاد. وقتی به هوش آمد، از دیگران پرسید:
«آیا میدانید یوسف در لحظات آخر چه گفت؟»
گفتند: «او از خدا خواست در حالی که مسلمان است جانش را بگیرد و به صالحان بپیوندد.»
زلیخا با شنیدن این سخن، همان دعا را تکرار کرد:
«پروردگارا! مرا نیز با یوسف در زمرهی صالحان قرار ده.»
دعای او مستجاب شد و همان لحظه جان داد. این روایت در بیشتر منابع اسلامی به عنوان مرگ طبیعی زلیخا شناخته میشود.
روایت جنجالی از قتل زلیخا به دست آسنات
در کنار روایت مشهور مرگ طبیعی، روایتی دیگر در برخی متون تفسیری آمده که به ادعای قتل زلیخا اشاره دارد. طبق این روایت، پس از ازدواج یوسف با زلیخا، همسر نخست او آسنات از این ازدواج دچار حسادت شد.
آسنات که از ابتدا پیوندی سرد با یوسف داشت، عشق عمیق میان یوسف و زلیخا را تاب نیاورد. برخی منابع داستانی و اسطورهای میگویند او با نقشهای پنهان، زلیخا را مسموم کرد.
در روایت آمده است که وقتی شایعهی مرگ مشکوک زلیخا در شهر پیچید، فرعون وقت، «آخناتون»، دستور داد ماجرا بررسی شود. در جلسهای رسمی، آسنات ناخواسته به قتل اعتراف کرد و به حکم پادشاه تا پایان عمر در زندان ماند.
با این حال، باید تأکید کرد که هیچ سند معتبر تاریخی یا دینی این روایت را تأیید نمیکند. اکثر مفسران و مورخان معتقدند زلیخا در پیری، به مرگ طبیعی درگذشت و روحش به همنشینی با یوسف پیوست.
مقبره زلیخا؛ راز نهفته در دل تاریخ
دربارهی مقبره زلیخا اطلاعات دقیق و مستندی وجود ندارد. در برخی متون آمده که محل دفن او و حضرت یوسف در یک مکان بوده است. طبق این روایت، پس از درگذشت هر دو، مردم درباره محل دفن اختلاف داشتند. گروهی خواستار دفن در کنعان و گروهی در مصر بودند.
در نهایت، خداوند رود نیل را خشک کرد و به پیامبران الهام نمود که پیکر یوسف و زلیخا را در بستر نیل دفن کنند تا آب آن بر مزارشان جاری شود و برکتش به سراسر سرزمین برسد. بعدها در زمان حضرت موسی(ع)، بنا بر فرمان الهی، قبر یوسف از نیل بیرون آورده و به کنعان منتقل شد، اما از مزار زلیخا اثری بر جای نماند.
در فضای مجازی گاهی عکسهایی با عنوان «مقبره زلیخا» منتشر میشود، اما هیچیک سند تاریخی یا مذهبی معتبر ندارند. پژوهشگران معتقدند مکان واقعی قبر زلیخا همچنان ناشناخته است و احتمالاً در حوالی مصر یا در همان بستر نیل قرار دارد.

عکس تایید نشده از مقبره نسبت داده شده به زلیخا
عاقبت زلیخا پس از یوسف
در منابع عرفانی و ادبی، زلیخا نماد عشق خالص و توبهی حقیقی معرفی شده است. شاعران بزرگی چون جامی در «یوسف و زلیخا» سرگذشت او را نشانهی تحول روح انسان از عشق دنیوی به عشق الهی دانستهاند.
او در جوانی به دنبال زیبایی ظاهری بود، اما در پایان عمر، به مقام عرفان و بندگی رسید. عاقبتش، چه مرگ طبیعی باشد و چه افسانهی قتل، با آرامش و ایمان همراه بود.
جمعبندی
سرگذشت زلیخا، از عشق پرشور تا توبه و مرگ، آینهای از تحول انسانی است. دربارهی نحوهی مرگ او اختلاف وجود دارد؛ برخی منابع از مرگ طبیعی و برخی از قتل توسط آسنات سخن میگویند، اما روایت غالب، مرگ آرام و الهی او در فراق یوسف است.
مقبرهی زلیخا تاکنون بهطور قطعی شناسایی نشده و همچنان یکی از رازهای تاریخی و معنوی مصر باستان باقی مانده است./نمناک
هیچ نظر! یکی از اولین.