احتمال توقف افزایش حقوق در سال آینده؟ | هشدار کارشناسان اقتصادی
کارشناس حوزه کار و اشتغال با اشاره به وضعیت اقتصادی کنونی کشور گفت: واژه «طبقه متوسط» در ایران دیگر کاربردی ندارد و تبدیل به اصطلاحی بیمعنا در آمارهای رسمی و سخنرانیهای سیاسی شده است.
او تأکید کرد: «امروز کسانی که کتوشلوار اتوکشیده یا مانتو مرتب میپوشند و سر کار میروند، در واقع فقیرانی آبرومند هستند. دخلشان تا دهم ماه دوام نمیآورد و تنها با حفظ ظاهر، خود را در طبقه متوسط جا میزنند.»
به گفته این کارشناس، شاخصهای رفاه که در دهه ۸۰ و ۹۰ با مسکن، خودرو و پسانداز قابل اندازهگیری بود، امروز دیگر وجود ندارد. حتی حقوقبگیران رسمی هم به سختی هزینههای ضروری زندگی را تأمین میکنند.
معلم، کارمند و پزشک؛ قربانیان فقر پنهان
حاجاسماعیلی در ادامه گفت: «معلمی که با حقوق ۱۰ میلیون تومانی، ۱۵ میلیون تومان اجاره میدهد، کارمند بانکی که برای خرید گوشت باید مناسبت خاصی منتظر بماند یا پزشک عمومی که نیمی از درآمدش صرف اجاره و مالیات میشود، دیگر طبقه متوسط نیستند.»
او افزود: «این افراد فقیرانی با پوشش رسمی هستند؛ افرادی که در پرتگاهی بدون امید به پیشرفت گرفتار شدهاند. آنها روزی نماد ثبات جامعه بودند، اما امروز نشانه بحران و نابرابریاند.»
کارشناس بازار کار تأکید کرد که مسئله فقط گرانی نیست، بلکه فروپاشی شأن طبقاتی است. او گفت: «زمانی طبقه متوسط با امید به خرید خانه یا خودرو تعریف میشد، اما حالا وام مسکن حتی برای خرید خانهای ده متری هم کافی نیست.»
فروپاشی اجتماعی و طلاق؛ تبعات نابودی طبقه متوسط
به گفته حاجاسماعیلی، این وضعیت نهتنها اقتصادی بلکه اجتماعی هم شده است. او هشدار داد: «افزایش طلاق، افسردگی و فروپاشی خانوادهها نتیجه مستقیم از بین رفتن طبقه متوسط است. امنیت روانی جامعه با بیثباتی اقتصادی از بین میرود و این یعنی خطر برای آینده کشور.»
او ادامه داد: «امروز دیگر کسی امیدی به ارتقاء ندارد. فرزندان کارمندان و معلمان با دیدن شرایط والدین خود، انگیزهای برای تلاش ندارند. این یک زنگ خطر جدی برای نظام آموزشی و بازار کار است.»
بحران در تأمین اجتماعی؛ ۵۴ درصد جمعیت در خطر
این کارشناس حوزه کار از بحران در سازمان تأمین اجتماعی نیز خبر داد و گفت: «این سازمان که حدود ۱۷ میلیون بیمهشده دارد و بیش از نیمی از جمعیت کشور را پوشش میدهد، با کسری بودجه ماهانه ۳۵ تا ۴۰ هزار میلیارد تومانی روبهرو است.»
او افزود: «برای جبران این کسری، سازمان مجبور به فروش سهام و اوراق شده که هزینههای هنگفتی دارد و در نهایت بدهیها را افزایش میدهد. اگر این روند ادامه یابد، فروپاشی تأمین اجتماعی به یک بحران ملی تبدیل میشود.»
به گفته او، «دولت هیچ برنامهای برای نجات این سازمان ندارد و کاهش تعداد بیمهشدگان، افزایش اشتغال غیررسمی و ضعف در سیاستهای حمایتی، شرایط را بدتر کرده است.»
بازار کار در آستانه فروپاشی
کارشناس بازار کار با اشاره به ضعف دولت در حمایت از تولید و اشتغال گفت: «بازار کار رسمی در حال نابودی است. کارگاهها تعطیل میشوند، بیمهشدگان کمتر شدهاند و اشتغال غیررسمی پیشی گرفته است. این یعنی کاهش درآمد پایدار و افزایش فقر ساختاری.»
او تأکید کرد: «در هفت تا هشت ماه گذشته، هیچ طرح حمایتی جدی برای کسبوکارها اجرا نشده و عملاً اقتصاد کشور بدون راهبرد مشخص پیش میرود. این روند خطرناک است و باید اصلاح شود.»
رویای افزایش حقوق؛ غیرممکن در سال آینده
حاجاسماعیلی با هشدار نسبت به وضعیت مالی دولت و سازمانها گفت: «بدون اصلاح ساختاری، حتی افزایش حقوق سال آینده ممکن نیست. بسیاری از سازمانها با ناترازی شدید مالی مواجهاند و تحمل بار مالی بیشتر را ندارند.»
او توضیح داد: «طرحهایی مانند کالابرگ فقط مُسکنهای موقتیاند. وقتی تورم بالای ۵۰ درصد است، افزایش ۲۰ درصدی حقوق هیچ اثری ندارد و عملاً قدرت خرید مردم کاهش مییابد.»
دوگانگی اقتصادی؛ فاصله ثروت بیسابقه شده است
به گفته این کارشناس، در حالی که بخش بزرگی از مردم با حقوق ۱۶ میلیون تومانی روزگار میگذرانند، برخی مدیران و افراد برخوردار از رانت، ماهانه بیش از ۱۰۰ میلیون تومان درآمد دارند.
او گفت: «دولت منابع را عادلانه توزیع نمیکند. این اختلاف طبقاتی، نشانه ناکارآمدی سیاستهای اقتصادی است. ثروتمندان روزبهروز مرفهتر میشوند و فقرا در حال سقوط بیشترند.»
منابع اقتصادی خارج از کنترل دولت
حاجاسماعیلی در ادامه اظهار کرد: «بخش بزرگی از منابع مالی کشور در اختیار نهادهایی است که خارج از کنترل دولت فعالیت میکنند. این یعنی دو برابر بودجه رسمی کشور در بخشهایی جریان دارد که پاسخگو نیستند. چنین ساختاری باعث تضعیف حقوق مردم و کاهش اعتماد عمومی میشود.»
او افزود: «بدون شفافیت و تمرکز منابع، هیچ سیاست حمایتی موفق نخواهد شد. مردم وقتی احساس کنند در تصمیمگیریها سهمی ندارند، همکاری نخواهند کرد.»
تابآوری مردم تمام شده است
وی با اشاره به نارضایتی عمومی گفت: «مردم با درآمد محدود در تورمی افسارگسیخته زندگی میکنند و دیگر تحمل ندارند. وقتی حق اعتراض و مشارکت از آنها گرفته شود، انتظار صبر یا همکاری بیجا است.»
او تأکید کرد: «دولت باید صادقانه با مردم سخن بگوید، نه اینکه مشکلات را انکار کند. مردم ایران از بیعدالتی خستهاند و احساس میکنند هزینه ناکارآمدی سیاستها را خودشان میپردازند.»
زلزله اقتصادی در راه است
حاجاسماعیلی هشدار داد: «بدون اصلاحات فوری، کشور به سمت بحرانهای بزرگتر حرکت میکند. تأمین اجتماعی در آستانه فروپاشی است و تنها ۳۰ درصد بازنشستگان معوقات خود را دریافت کردهاند. این یعنی زنگ خطر برای کل نظام اقتصادی کشور.»
او در پایان گفت: «اگر مدیریت منابع اصلاح نشود، بحرانهای اجتماعی مانند زلزلهای مهیب جامعه را دربرخواهد گرفت. باید از امروز تصمیمهای سخت اما ضروری گرفت تا دیر نشود.»
جمعبندی
طبقه متوسط در ایران عملاً از میان رفته است. جامعه به دو قطب فقیر و ثروتمند تقسیم شده و فقر پنهان در میان کارمندان و معلمان زنگ خطری برای آینده کشور است. بدون اصلاح ساختارهای اقتصادی و بازتوزیع عادلانه منابع، فروپاشی اجتماعی دور از انتظار نخواهد بود./رکنا



هیچ نظر! یکی از اولین.