
زندگی و مرگ غمانگیز صابر کاظمی؛ از آققلا تا قطر
به گزارش خبرمحور به نقل از عصر ایران، مرگ همیشه دردناک است، اما وقتی جوانی در اوج درخشش از دنیا میرود، غم آن دوچندان میشود. خبر درگذشت صابر کاظمی، ملیپوش تیم ملی والیبال ایران، روزی غمانگیز را برای ورزش ایران رقم زد. او که بهعنوان یکی از آیندهداران والیبال شناخته میشد، در حالی از دنیا رفت که تنها ۲۷ سال سن داشت و هنوز دهها رؤیا در دلش جوانه میزد.
صابر، متولد شهرستان آققلا در استان گلستان بود؛ شهری که استعدادهای بزرگی به ورزش ایران معرفی کرده است. او از همان نوجوانی زیر نظر مربیان محلی رشد کرد و استعدادش بهقدری درخشان بود که نگاه محمد وکیلی، مربی نامآشنای تیمهای پایه والیبال ایران، را به خود جلب کرد.
با پیوستن به تیمهای رده سنی ملی، مسیر پیشرفت صابر آغاز شد و خیلی زود لباس تیم ملی بزرگسالان را بر تن کرد. او در سال ۲۰۱۸ برای نخستین بار به ترکیب تیم ملی دعوت شد و از همان بازیهای ابتدایی نشان داد که برای درخشش در سطح بینالمللی ساخته شده است.
از آققلا تا تیم ملی؛ مسیر صعود ستاره جوان
درخشش صابر کاظمی در لیگ ملتهای والیبال و بازی در برابر تیمهای قدرتمند جهان، نام او را بهسرعت بر سر زبانها انداخت. یکی از بهیادماندنیترین بازیهایش، دیدار برابر ایتالیا بود؛ مسابقهای که در آن با پرشهای بلند و اسپکهای بینقص خود، تحسین کارشناسان و علاقهمندان را برانگیخت.
قد ۲ متر و ۵ سانتیمتریاش، دقت بالا در سرویس و روحیه مبارزهجویانهاش باعث شد تا در مدت کوتاهی تبدیل به یکی از مهرههای کلیدی تیم ملی شود. او در کنار ستارگانی مانند سعید معروف و میلاد عبادیپور، ترکیبی قدرتمند برای ایران ساخت که توانست افتخارات مهمی چون قهرمانی آسیا و قهرمانی بازیهای آسیایی را بهدست آورد.
اما زندگی ورزشی همیشه روی خوش خود را نشان نمیدهد. بعد از سالها تلاش، ناگهان اتفاقاتی رخ داد که آینده ورزشی این ستاره را تحت تأثیر قرار داد.
حاشیهها و محرومیتی که مسیر را تغییر داد
در تابستان ۱۴۰۳، صابر کاظمی بهدلیل تأخیر در حضور در اردوی تیم ملی با تصمیم کمیته انضباطی فدراسیون والیبال مواجه شد. گرچه او دلایلی برای این غیبت ارائه کرده بود، اما از نظر فدراسیون قانعکننده نبود و در نهایت حکم محرومیتش صادر شد.
این تصمیم، شوک بزرگی برای هواداران بود؛ بازیکنی که تا دیروز نماد تعصب و غیرت در تیم ملی بود، ناگهان از ترکیب کنار گذاشته شد. هرچند بعدها با وساطت برخی پیشکسوتان و پرداخت مبلغ دو میلیارد تومان برای توسعه والیبال در مناطق محروم گلستان، محرومیتش کاهش یافت و اجازه بازگشت به میادین را یافت، اما دوران طلایی صابر دیگر مانند قبل نبود.
در بیانیهای رسمی از مردم و هواداران عذرخواهی کرد و قول داد با قدرت بازگردد، اما گویا فشار روحی و ذهنی ناشی از حاشیهها او را خسته کرده بود.
از ایران تا قطر؛ آخرین ایستاه زندگی ورزشی صابر کاظمی
صابر کاظمی در دوران حرفهای خود پیراهن تیمهای مطرحی همچون کاله مازندران، فولاد سیرجان، شهرداری ارومیه، زراعت بانک ترکیه و الریان قطر را بر تن کرد. انتقال او به لیگهای خارجی، نشانهای از کیفیت بالای بازیاش بود، اما انتخاب بعضی از تیمها، مانند لیگ کویت، برای هواداران عجیب بود؛ تصمیمی که بعدها بارها مورد بحث قرار گرفت.
در آخرین ماههای زندگیاش در قطر به سر میبرد و برای تیم الریان بازی میکرد. طبق گفته نزدیکانش، صابر از نظر بدنی آماده بود و انگیزه داشت تا دوباره به ترکیب تیم ملی بازگردد. با این حال، مرگ ناگهانی او پیش از رسیدن به ۲۷ سالگی، همه رؤیاها را ناتمام گذاشت.
حسرتی که فراموش نمیشود
بعد از اعلام خبر درگذشت او، شبکههای اجتماعی پر شد از پیامهای تسلیت بازیکنان، مربیان و هواداران. بسیاری نوشتند: «ای کاش آن محرومیت نبود… ای کاش امروز در تیم ملی بود…»
اما مرگ، جایی برای ای کاشها نمیگذارد. تنها خاطرهای میماند از جوانی که میخواست پرواز کند، اما پرهایش زودتر از موعد شکست.
مرگ صابر کاظمی بار دیگر یادآور شکنندگی مسیر حرفهای در ورزش است؛ مسیری که با فشار روحی، حاشیههای ناگهانی و تصمیمهای انضباطی میتواند مسیر یک ستاره را تغییر دهد. او شاید دیگر در زمین نباشد، اما در خاطرهی هواداران والیبال، همیشه حضور دارد.
جمعبندی
صابر کاظمی، پسر بلندپرواز آققلا، با استعداد درخشان و قلبی بزرگ، خیلی زود رفت؛ رفتنی که جامعه والیبال ایران را داغدار کرد. یادش در میان اسپکها، سرویسها و فریادهای پیروزی تیم ملی، همیشه زنده خواهد ماند.
هیچ نظر! یکی از اولین.